ًDie Geschichte des Regens

آسمانی را می گریاند تا گلی را بخنداند

ًDie Geschichte des Regens

آسمانی را می گریاند تا گلی را بخنداند

درس پنجاه و ششم: فعلهای همراه با حروف اضافه، ضمایر شخصی و غیرشخص

سلام دوستان گلم.

عید شما هم مبارک.

درس امروز نیز بسیار مهم و شیرین است. در این درس شما با حروف اضافه ویژه برخی از فعلها آشنا می­گردید. همچنین در این درس مشخص خواهد شد که پس از این حروف اضافه از حالت مفعولی Akkusativ و یا حالت متممی  Dativ باید بهره برد. 

حروف اضافه موردنظر در جدول زیر آمده­است. 

Akkusativ/Dativ

Präpositionen

Akkusativ

für

Akkusativ

um

Akkusativ

über

Akkusativ

auf

Akkusativ

an

Dativ

mit

Dativ

von

Dativ

zu

 

به منظور آشنایی بیشتر با این درس، با توجه به یکی از نمونه­های جدول فوق، مثالی را می­آوریم.

Ich warte auf meinen Lehrer.

یعنی، من منتظر معلمم (مرد) هستم.

توجه می­کنید که پس از auf از حالت Akkusativ استفاده­ شده­است. درحقیقت فعل جمله بالا aufwarten می­باشد.

اکنون می­خواهیم از چنین جمله­ایی، یک جمله پرسشی بسازیم و بگوییم :   

«شما منتظر چه کسی هستید؟» 

همان­گونه که در درسهای گذشته خواندیم، واژه پرسشی مخصوص Akkusativ شخص و انسان wen می­باشد، پس در ساختن جمله پرسشی مورد نظر باید از wen استفاده­نمود، اما پیش از استفاده از wen باید حرف اضافه مخصوص فعل که در اینجا  aufمی­باشد را به کار برد. که می­شود:

Auf wen warten Sie?

اکنون می­پرسیم: «آیا شما منتظر معلمتان هستید؟» و در پاسخ می­گوییم: «بله، من منتظر او هستم.» یعنی بجای اسم (معلمم) از ضمیر (او) استفاده می­کنیم. به عبارتی ضمیر را جانشین اسم می­گردانیم.

Warten Sie auf Ihren Lehrer?

Ja, ich warte auf ihn.

تا اینجای درس، اسمی را مورد بررسی قرار دادیم که یک شخص (معلمم) بود، اما الان می­خواهیم اسمی غیر از شخص، مفهوم و یا چیزی را بررسی کنیم.

نخست به این جمله توجه کنید!

Ich warte auf ein Geschenk.

یعنی: 

«من منتظر یک هدیه هستم.» 

نخست می­خواهیم بپرسیم 

 «شما منتظر چه چیزی هستید؟»  

 بخاطر داریم که was وظیفه پرسشی کردن جمله­هایی را داشت که غیرشخصی بودند. اما علیرغم این قانون در اینجا دیگر از was استفاده نمی­کنیم و این بخاطر حرف اضافه مخصوص فعل است. بنابراین نخست، واژه پرسشی wo را می-آوریم و سپس حرف اضافه را ذکر می­کنیم. البته r میان این دو واژه بخاطر اینکه دو حرف باصدا پشت سر هم ذکر نشوند، قرار می­گیرد. همچنین باید دانست که این  wo به هیچ وجه به معنای «کجا» نیست. (البته در اینجا). 

Worauf warten Sie?

و اکنون می­پرسیم: «آیا شما منتظر هدیه هستید؟» و در پاسخ آن می­گوییم: «بله، من منتظر آن هستم.»

Warten Sie auf das Geschenk?

Ja, ich warte darauf.

در جمله داده­شده مشاهده می­کنیم که چگونه ضمیر غیرشخصی daraufبه معنای  «آن» جانشین اسم  Geschenk «هدیه» شده­است. (در اینجا نیز r میان  da و auf به دلیل بودن دو حرف باصدای پیاپی، فاصله انداخته­است

نمونه­هایی دیگر از افعال همراه با حروف اضافه برای اسمها و ضمیرهای شخصی. 

 

فارسی

آلمانی

به چه کسی فکر می­کنی؟

An wen denkst du?

آیا به پدرت فکر می­کنی؟

Denkst du an deinen Vater?

بله، من به او فکر می­کنم.

Ja,ich danke an ihn.

نگران چه کسی هستید؟

UM wen machen Sie sich Sorgen?

آیا نگران دوست­تان هستید؟

Machen Sie sich Sorgen um Ihren Freund?

بله، من نگرانش هستم.

Ja.ich mache mich Sorgen um ihn.

از چه کسی تعجب می­کنید؟

Über wen wundern Sie sich?

آیا از برادرتان تعجب می­کنید؟

Wündern Sie sich über Ihren Bruder?

بله، من از او تعجب می­کنم.

Ja, ich wundere mich über ihn.

او همیشه برای چه کسی کار می­کند؟

Für wen arbeitet  er immer?

آیا او همیشه برای خانمش کار می­کند؟

بله، او همیشه برای او کار می­کند

Arbeitet er immer für seine Frau?

Ja, er arbeitet immer für sie.

.شما منتظر چه کسی هستید؟

Auf wen Warten Sie?

آیا شما منتظر خانمتان هستید

Warten Sie auf Ihre Frau?

بله، من منتظر او هستم.

Ja, ich warte auf Sie.

با چه کسی تلفنی گفتگو می­کنید؟

Mit wem telefonieren Sie?

آیا با آقای مولر تلفنی گفتگو می­کنید؟

Telefonieren Sie mit Herrn Müller?

بله، من با او تلفنی گفتگو می­کنم.

Ja, ich telefoniere mit ihm.

از چه کسی حرف می­زنید؟

Von wem sprechen Sie jetzt?

آیا از مونیکا خانم حرف می­زنید؟

Sprechen Sie jetzt von Frau Monika?

بله، از مونیکا خانم حرف می­زنم.

Ja, ich spreche jetzt von ihr.

این خانه مال چه کسی است؟

Zu wem gehört das Haus?

آیا این خانه مال عمه­ات است؟

Gehört es zu deiner Tante?

بله، این خانه مال اوست.

Ja, es gehört zu ihr.

 

نمونه­هایی دیگری از افعال همراه با حروف اضافه برای اسمها و ضمیرهای غیر شخصی. 

فارسی

آلمانی

به چه چیزی فکر می­کنی؟

Woran denkst du?

آیا به آزادی­ات فکر می­کنی؟

Denkst du an deine Freiheit?

بله، من به آن فکر می­کنم.

Ja,ich danke daran.

نگران چه هستید؟

Worum machen Sie sich Sorgen?

آیا نگران عشق­تان هستید؟

Machen Sie sich Sorgen um Ihre Liebe?

بله، من نگرانش هستم.

Ja.ich mache mich Sorgen darum.

از چه تعجب می­کنید؟

Worüber wundern Sie sich?

آیا از تأخیر تعجب می­کنید؟

Wündern Sie sich über die Verspätung?

بله، من از آن تعجب می­کنم.

Ja, ich wundere mich  darüber .

او همیشه برای چه کار می­کند؟

  Wofür arbeitet  er immer?

آیا او همیشه برای شهرش کار می­کند؟

بله، او همیشه برای آن کار می­کند

Arbeitet er immer für seine Stadt?

Ja, er arbeitet immer dafür.

.شما منتظر چه هستید؟

Worauf  Warten Sie?

آیا شما منتظر زنگ تفریح هستید

Warten Sie auf die Pause?

بله، من منتظرآن هستم.

Ja, ich warte darauf.

با چه گفتگو می­کنید؟

Mit wem telefonieren Sie?

آیا با طوطی گفتگو می­کنید؟

Sprechen Sie mit dem Papagei?

بله، من با آن گفتگو می­کنم.

Ja, ich spreche damit.

از چه چیزی حرف می­زنید؟

Wovon sprechen Sie jetzt?

آیا از گربه حرف می­زنید؟

Sprechen Sie jetzt von Die Katze?

بله، از گربه حرف می­زنم.

Ja, ich spreche jetzt davon.

آین خانه به چه متعلق است؟

Wozu gehört das Haus?

آیا این خانه مال مدرسه است؟

Gehört es zu der Schule?

بله، این خانه مال آن است.

Ja, es gehört dazu.

 

امیدوارم که از ذرس امروز لذت برده باشید.

راستی یک نکته: برخی از فعلها علاوه بر حرف اضافه، sich هم دارند که این همان ضمیر انعکاسی است که در حالت مفعولی و متممی و همچنین در هر ضمیر شکل ویژه خود را دارد. (برای اطلاعات بیشتر به درسی که در ارتباط با ضمایر انعکاسی بود، مراجعه بفرمایید) 

خدانگهدار

درس پنجاه و پنجم: کاربردی گروهی از حروف ربطی در جمله

دوستان خوبم، سلام.

در درسهای گذشته با حروف ربطی که منجر به تولید جمله­های فرعی Nebensätze  می­شد، آشنا شدیم. در این درس نیز می­خواهیم دیگر حروف ربطی که چنین نقشی را ایفا می­کنند، بیاموزیم.

لطفاً به جدول زیر خوب توجه بفرمایید!

فارسی

آلمانی

چه می­کنی، اگر قطار سروقت نیاید؟

Was sollst du tun, wenn der Zug nicht pünktlich an kommt?

هنگامی­که صبحها به دانشگاه می­روم، دوست­دخترم را ملاقات می­کنم.

Wenn ich morgens in die Universität gehe, treffe ich meine Freundin.

هنگامی­که آخرین بار او (مذکر) را می­خواستم ملاقات کنم، یک عینک تیره­ایی زده­بود.

Als ich das letze mal ihn besuchen wollte,  trägt er eine dunkle Brille.

پس از آنکه او زبان آلمانی را خوب آموخت، به کشور آلمان مسافرت کرد.

Nachdem sie Deutsche Sprache gut gelernt hat, fliegt sie nach Deutschland.

پیش از آنکه نزد تو بیایم، باید تکلیفم را بنویسم.

Bevor ich zu dir komme, muß ich meine Aufgabe schreiben.

اکنون نمی­توانم با تو گفتگو کنم، زیرا کارهای فراوانی دارم.

Ich kann dich jetzt nicht sprechen, weil ich viel zu tun habe.

چونکه او هنوز باید تحصیل کند، مجبور است کتابهای زیادی بخرد.

Da er noch studiert, muß er noch viele Bücher kaufen.

آن آپارتمان آنچنان گران بود که ما نتوانستیم آن را اجاره کنیم.

Die Wohnung war so teuer daß wir sie nich mieten konnten.

در همان­حال که ما مرخصی بوده­ایم، رییس­مان بسیار خشمگین شده­است.

Während wir aud der Urlaub waren, wurde unsere chef sehr böse.

من دوست دارم که قهوه بنوشم، درحالیکه خانمم ترجیح می­دهد چایی بنوشد.

Ich trinke Kaffee gern, während meine Frau lieber Tee trinkt.

خواهش می­کنم که  معلوم کنید که آلمانی می­خواهید یاد بگیرید یا نه.

Stellen Sie bitte fest, ob Sie Deutsch lernen wollen.

من هم چایی و هم قهوه می­نوشم.

Ih trinke sowohl Kaffee als auch Tee.

یا چایی و یا قهوه بنوشید.

Trinken Sie entweder Kaffee oder Tee.

من اکنون نه قهوه و نه چایی می­نوشم.

Ich trinke jetzt weder Tee noch Kaffee.

من به تو در زمینه زبان آلمانی کمک می­کنم، تا تو بتوانی آلمانی خوب صحبت بکنی.

Ich helfe dir bei der Deutsche Sprache, damit du sobald Deutsch gut sprechen kannst.

تو می­توانی پول بیشتری بدست بیاوری، به­شرطی که بیشتر کار کنی.

Du kannst mehr Geld bedienen, indem du mehr arbeitest.

من امروز بدون آنکه کسی کمکم کند، خیلی کار کرده­ام.

Ich habe heute sehr gearbeitet, ohne daß jemand mir dabei helfen.

اگر چه اینجا بسار زیباست، اما من می­خواهم به وطنم برگردم.

Obwohl es hier sehr schön, will ich aber nach Heimat zürück kehren.

هر چقدر که فیلمی جالبتر باشد،  به همان اندازه زمان بسرعت سپری می­گردد.

Je mehr ein Film interessanter ist, desto/umso vergeht die Zeit.

 

نکته (1): هنگامی­که واقعه­ای تنها یکبار آن هم در گذشته رخ داده­باشد، از als استفاده می­کنیم. اما اگر این واقعه در هر زمانی چندین بار رخ داده­باشد، از wenn استفاده می­کنیم.

امیدوارم که از مطالعه جدول فوق به نتایج مثمر ثمری رسیده­باشید.

خدانگهدار

درس پنجاه و چهارم: مجهول (Passiv)

سلام به همه شما دوستان گلم. 

امروز می­خواهیم که «مجهول» (Passiv) را بیاموزیم. پیش از پرداختن به این مقوله، باید «معلوم» (Aktiv) را بیاموزیم.

جمله معلوم در هر زبانی، جمله­ایی است که فاعل و کننده­ کار در آن نمایان است. مانند: 

او الان یک نامه می­نویسد.

Er schreibt jetzt einen Brief.                                                                                          

جمله مجهول، جمله­ایی است که فاعل و یا کننده کار در آن نمایان نباشد. مانند: 

نامه­ای اکنون نوشته می­شود.  

 Ein Brief wird jetzt geschrieben.

 

اکنون روش ساخت جمله مجهول را از همه زمانها (که در درس گذشته نیز مرور گشت.) را با آوردن نمونه­هایی بررسی می­کنیم. لطفاً خوب توجه بفرمایید! 

1-    مجهول زمان حال   

Objekt als Subjekt→ werden→….→pp

کلاً در ساختن هر جمله مجهولی، مفعول باید به عنوان فاعل جمله (Objekt als Subjekt) در آغاز جمله واقع گردد، و پس از آن در جمله­های مربوط به زمان حال فعل werden را صرف کرده و در پایان جمله نیز از قسمت سوم فعل استفاده می­کنیم.

2-    مجهول زمان گذشته ساده:

Objekt als Subjekt→ wurden→….→pp

Wurden شکل گذشته werden  می­باشد که بر اساس جدول زیر صرف می­گردد.

wurde

ich

wurdest

du

wurde

er/es/sie

wurden

wir

Wurdet

ihr

wurden

Sie/sie

مانند:

 Ein Brief wurde gestern geschrieben.

3-     مجهول گذشته کامل:

Objekt als Subjekt→ sein→….→pp→ worden

در اینجا sein   صرف می­گردد . مانند: 

Ein Brief ist gestern geschrieben worden.

4-    مجهول گذشته دور: 

Objekt als Subjekt→ waren→….→pp→ worden

در اینجا waren  صرف می­گردد. 

Ein Brief war gestern geschrieben worden.

5-    مجهول آینده:

Objekt als Subjekt→ werden→….→pp→ werden

اولین werden صرف می­شود، اما دومین werden  در پایان جمله ثابت می­ماند. مانند:

Ein Brief wird morgen geschrieben werden.

6-     مجهول افعال کمکی مربوط به زمان حال:

Objekt als Subjekt→ Modalverben von Präsens→….→pp→werden

افعال کمکی مربوط به زمان حال صرف می­شود و werden درپایان جمله ثابت می­ماند. مانند:

Ein Brief will jetzt geschrieben werden.

7-    مجهول افعال کمکی مربوط به زمان گذشته:

Objekt als Subjekt→ Modalverben von Präterium→….→pp→werden

افعال کمکی مربوط به زمان گذشته صرف می­شود و werden درپایان جمله ثابت می­ماند. مانند:

Ein Brief wollte gestern geschrieben werden.

8-    مجهول گذشته کامل افعال کمکی:

Objekt als Subjekt→ haben→….→pp→werden→ Infinitiv von Molalverben

 در این مورد haben صرف می­گردد و آنگاه werden و سپس شکل مصدری افعال کمکی به ترتیب در پایان جمله قرار گرفته می­شوند. مانند:

Ein Brief hat gestern geschrieben werden wollen.

نکته (1): هرگاه بخواهیم در جملات مجهول فاعل و کننده­کار را بیان نماییم، از حرف اضافه  vonپیش از نام اشخاص حقیقی و حقوقی و از حرف اضافه durch پیش از دیگر مفاهیم استفاده می­شود. مانند: 

Ein Brief wird jetzt von ihm geschrieben.

Ein Brief wird jetzt durch den Firma geschrieben.

به معنای: 

اکنون به واسطه او نامه­ایی نوشته می­شود.

اکنون به واسطه شرکت نامه­ایی نوشته می­شود. 

نکته (2) واژه man پیش از فعل، مجهول می­سازد. مانند:

Man spricht hier Deutsch.

اینجا به زبان آلمانی گفتگو می­شود. 

دوستان گلم، امیدوارم که از این درس نیز بخوبی بهره گرفته­باشید.

تا درسی دیگر

خدانگهدار