روزگارت پرامید و رویا
دیدگانت آسمان و دریا
خنده هایت گرم و جان افزا
تن و جانت درست و بی همتا
روزیت همیشه پابزجا
دل پاکت آرام با یاد خدا
نوروزت شادمان و زیبا
همه روزت چون نوروز شاد بادا
تدر این سرای بی کسی کسی به در نمی زندبه دشت پر ملال ما پرنده پر نمی زندیکی زشب گرفتگان چراغ بر نمی کندکسی به کوچه سار شب در سحر نمی زندنشسته ام در انتظار این غبار بی سوار دریغ کز شبی چنین سپیده سر نمی زنددل خراب من دگر خراب تر نمی شودکه خنجر غمت از این خراب تر نمی زندگذر گهی است پر ستم که اندرو به غیر غم یکی صلای آشنا به رهگذر نمی زندچه چشم پاسخ است از این دریچه های بسته ات برو که هیچ کس ندا به گوش کر نمی زندنه سایه دارم و نه بر بیفکنندم و سزاست اگر نه بر درخت تر کسی تبر نمی زند
ادرخت گیسواننش رابه نسیم می سپاردتابهار را عاشق شودپرنده بردرختترانه میخواندتادرخت به دلدار برسدتو که نگاهتبه درخت وپرنده استپی کدامین معشوق می گردی؟ .......؟؟!!
تدر این سرای بی کسی کسی به در نمی زند
به دشت پر ملال ما پرنده پر نمی زند
یکی زشب گرفتگان چراغ بر نمی کند
کسی به کوچه سار شب در سحر نمی زند
نشسته ام در انتظار این غبار بی سوار
دریغ کز شبی چنین سپیده سر نمی زند
دل خراب من دگر خراب تر نمی شود
که خنجر غمت از این خراب تر نمی زند
گذر گهی است پر ستم که اندرو به غیر غم
یکی صلای آشنا به رهگذر نمی زند
چه چشم پاسخ است از این دریچه های بسته ات
برو که هیچ کس ندا به گوش کر نمی زند
نه سایه دارم و نه بر بیفکنندم و سزاست
اگر نه بر درخت تر کسی تبر نمی زند
ادرخت گیسواننش را
به نسیم می سپارد
تابهار را عاشق شود
پرنده بردرخت
ترانه میخواند
تادرخت به دلدار برسد
تو که نگاهت
به درخت وپرنده است
پی کدامین معشوق می گردی؟
.......؟؟!!