دوستان خوبم، سلام.
در درسهای گذشته با حروف ربطی که منجر به تولید جملههای فرعی Nebensätze میشد، آشنا شدیم. در این درس نیز میخواهیم دیگر حروف ربطی که چنین نقشی را ایفا میکنند، بیاموزیم.
لطفاً به جدول زیر خوب توجه بفرمایید!
فارسی | آلمانی |
چه میکنی، اگر قطار سروقت نیاید؟ | Was sollst du tun, wenn der Zug nicht pünktlich an kommt? |
هنگامیکه صبحها به دانشگاه میروم، دوستدخترم را ملاقات میکنم. | Wenn ich morgens in die Universität gehe, treffe ich meine Freundin. |
هنگامیکه آخرین بار او (مذکر) را میخواستم ملاقات کنم، یک عینک تیرهایی زدهبود. | Als ich das letze mal ihn besuchen wollte, trägt er eine dunkle Brille. |
پس از آنکه او زبان آلمانی را خوب آموخت، به کشور آلمان مسافرت کرد. | Nachdem sie Deutsche Sprache gut gelernt hat, fliegt sie nach Deutschland. |
پیش از آنکه نزد تو بیایم، باید تکلیفم را بنویسم. | Bevor ich zu dir komme, muß ich meine Aufgabe schreiben. |
اکنون نمیتوانم با تو گفتگو کنم، زیرا کارهای فراوانی دارم. | Ich kann dich jetzt nicht sprechen, weil ich viel zu tun habe. |
چونکه او هنوز باید تحصیل کند، مجبور است کتابهای زیادی بخرد. | Da er noch studiert, muß er noch viele Bücher kaufen. |
آن آپارتمان آنچنان گران بود که ما نتوانستیم آن را اجاره کنیم. | Die Wohnung war so teuer daß wir sie nich mieten konnten. |
در همانحال که ما مرخصی بودهایم، رییسمان بسیار خشمگین شدهاست. | Während wir aud der Urlaub waren, wurde unsere chef sehr böse. |
من دوست دارم که قهوه بنوشم، درحالیکه خانمم ترجیح میدهد چایی بنوشد. | Ich trinke Kaffee gern, während meine Frau lieber Tee trinkt. |
خواهش میکنم که معلوم کنید که آلمانی میخواهید یاد بگیرید یا نه. | Stellen Sie bitte fest, ob Sie Deutsch lernen wollen. |
من هم چایی و هم قهوه مینوشم. | Ih trinke sowohl Kaffee als auch Tee. |
یا چایی و یا قهوه بنوشید. | Trinken Sie entweder Kaffee oder Tee. |
من اکنون نه قهوه و نه چایی مینوشم. | Ich trinke jetzt weder Tee noch Kaffee. |
من به تو در زمینه زبان آلمانی کمک میکنم، تا تو بتوانی آلمانی خوب صحبت بکنی. | Ich helfe dir bei der Deutsche Sprache, damit du sobald Deutsch gut sprechen kannst. |
تو میتوانی پول بیشتری بدست بیاوری، بهشرطی که بیشتر کار کنی. | Du kannst mehr Geld bedienen, indem du mehr arbeitest. |
من امروز بدون آنکه کسی کمکم کند، خیلی کار کردهام. | Ich habe heute sehr gearbeitet, ohne daß jemand mir dabei helfen. |
اگر چه اینجا بسار زیباست، اما من میخواهم به وطنم برگردم. | Obwohl es hier sehr schön, will ich aber nach Heimat zürück kehren. |
هر چقدر که فیلمی جالبتر باشد، به همان اندازه زمان بسرعت سپری میگردد. | Je mehr ein Film interessanter ist, desto/umso vergeht die Zeit. |
نکته (1): هنگامیکه واقعهای تنها یکبار آن هم در گذشته رخ دادهباشد، از als استفاده میکنیم. اما اگر این واقعه در هر زمانی چندین بار رخ دادهباشد، از wenn استفاده میکنیم.
امیدوارم که از مطالعه جدول فوق به نتایج مثمر ثمری رسیدهباشید.
خدانگهدار