تو ی چشمات
توی چشمات میبینم که غرق میشم.
محو خندیدن و چشمک زدن چشات میشم.
آرزومه که تو رو یه بار دیگه بغل کنم.
گرمی تن تو رو لحظه به لحظه لمس کنم.
حالا دیگه با تو من یکی شدم.
همه عمرمو فدای تو میشم.
عشق و در وجود تو فریاد میکنم.
میام هرجا که باشی پیدات میکنم.
حس بودن با تو رو من دوست دارم.
این همه شیفتگی رو از تو دارم.
آرزومه که به من تکیه کنی.
تو دلم یه مرتبه جا وا کنی.
نکنه یه روز ازم زده بشی.
نکنه رهام کنی و نه بگی.
اگه میخوایی که بگم، عاشقتم.
میدونی که من زیاد خاطرخواتم.
ولی من نمیتونم اینو بگم.
میترسم که بد بگم ضایع بشم.
خاطرت جمع باشه از بابت من
یه جوری میام سر راه تو من
نکنه تو خودتو گم بکنی.
یا که حیرون بمونی که چی بگی
دوس دارم که هیچ خجالت نکشم.
واسه داشتن تو حتی ریسک کنم.
من دلم می خواد حقیقتو بگم.
تو رو هالی بکنم، دوست دارم.
In deinen Augen
könnt ich versinken,
wie Sie so lachen,
wie Sie mir winken.
Möcht dich umarmen,
halten und spüren,
langsam umgarnen,
sanft dich verführen.
Mit dir verbringen,
Höhen und Tiefen,
Liebe erringen,
Sehnsucht vertiefen.
Wünscht, mich zu trauen,
Dir zu gestehen,
Angst, zu verbauen,
schlecht auszusehen.
Dich anzusprechen,
mit mir zu gehen;
Nicht abzuweichen,
wenn ich dich sehe.
Bin doch zu schüchtern,
Schritte zu wagen,
Seele erleichtern
Wahrheit zu sagen.von Erich Schubert
salam ahmad joon man hamishe goftam o bazam migam sheraye to mano tekoon mide inbaram hal kardam omidvaram hamishe energitic bashi dustare to ebiiiiiiiiiiiiiiiiii
استاد خودتونییییییییییییییییییییییییییییییییید
این شعر خیلی زیباست خیلی....
ممنون که قدم سر چشم ما گذاشتین و به وبلاگم سر زدین